آقا رسولالله صلی الله علیه و آله تنها پیغمبری است که چیزی به خدا نمیگوید، اصلاً هیچ حرفی به خدا نمیزند، در حالی که پیامبران دیگر با خدا کَلکَل دارند و سؤال میپرسند.
حجاب اصلی بین ما و خدا، “من” است.
زمانی که شما به بچهات میگویی: «بگو بابا.» میگوید: «بابا» برای اینکه خودش را تحلیلگر میبیند و با خودش میگوید: «پدر من از من خواست بگویم بابا!» در واقع خودش را کسی میبیند.
امانتداری
خداوند متعال به پیغمبرش فرمود: «بگو بابا» پیامبر هم در جواب میگوید: «بگو بابا» خداوند فرمود: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ؛ بگو خدا یکتاست» آقا رسولالله به ما نمیفرماید: «هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ؛ آن خدا یکتاست» بلکه دقیقاً “بگو” را هم میگوید.
یعنی در همین حد هم خودش را کسی نمیبیند. برای همین به او “امین” میگویند. چون حضرت واقعاً امانتدار است؛ وحی را ذرهای دستکاری نکرد. در واقع ایشان انعکاس صدای خدا بود. برای همین ایشان انعکاس حق تعالی روی زمین است.
آقا رسولالله منیت ندارد که اشرف مخلوقات است، منیت ندارد که صدر تا ذیل هستی در اختیارش است. شما به همان اندازه که به خدا مَحرم میشوی و این مَنت را از بین میبری، خدایی میشوی.
مثل شیشه است، هرچه این “من” حذف میشود، شیشه تمیزتر میشود. گاهی آنقدر شیشه تمیز است که آن را نمیبینید.
این میشود رسول خدا که وقتی خدا میخواهد خودش را معرفی کند، اهلبیت را مثال میزند و میفرماید: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ.»
چنانچه در این بخش از مجله چی اشاره کرده ایم، اهلبیتی که تجلیگاه صفات عقلند و جنود عقل در آنها به صورت کامل جلوه کرده است اما در انبیای الهی کمتر است، برای همین میبینید آنها هنوز منیت خیلی کمی دارند. مثلاً میگوید: «خدایا میخواهم ببینمت!» اما از پیامبر چنین چیزی نمیشنوید. اصلاً رسولالله در مقابل خداوند، مصلوبالاراده است، میگوید: «من در مقابل شما ارادهای ندارم.»
یک جاهایی اگر میخواهید پیامبر را بشناسید، فقط در مدح امیرالمؤمنین علیهالسلام از پیامبر میشناسید. مولا عبارتهای عجیب و غریبی در وصف پیامبر استفاده کرده است، میفرماید: «او گرسنهترین ما بود.» یعنی از همۀ ما کمتر غذا میخورد. وقتی امیرالمؤمنینی که میفرماید: «من شبی سر سیر بر زمین نگذاشتم، شاید که در یمامه فردی گرسنه بخوابد.» این را بگوید، آدم حساب کار دستش میآید!
حضرت میفرماید: «در جنگ، نزدیکترین ما به دشمنان، رسولالله بود.» یعنی در شجاعت، در حملهوری به دشمن، در نترسیدن از دشمن، منِ علی بعد از او بودم. امیرالمؤمنین یکجا که خودش را با حضرت آدم، حضرت نوح، حضرت ابراهیم و حضرت موسی مقایسه میکند، به همه میفهماند که آنها از من پایینترند، اما به آقارسولالله که میرسد میفرماید: «أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ؛ من بندهای از بندههای پیغمبرم.»
ثبت دیدگاه